میوه ی دلم،آرام جانم😍 امشب که دارم این پست و میذارم سه شبه که پیش من نمیخوابی،با رضایت کامل پیش داداشی میخوابی و یه ذره بهونه نمیگیری میدونی چیه دل من بهونه ی تو رو میگیره اما چیکار کنم که وروجک خونه ی ما آقا شده میتونم با جرأت بگم سینا به بزرگترین آرزوش رسیده و غرق لذت و شادی هست انقدر که انتظار میکشه که شب بشه و بخوابید😊 داداشی هر شب برات قصه میگه عزیز شیرینم قصه ی شنگول و منگول،قصه ی قور قوری،تو با لذت گوش میگیری و کاملا حرفاشو درک میکنی💞 وای سامانِ خوشمزه بیدار که میشی صدای داداش میزنی بعضی وقتا واسه تشنگی و بعضی وقتا برای دستشویی،سینا مثل یه مادر مهربون شب تا صبح چند بار بیدار میشه و نگاهت میکنه و دل منم ضعف...